در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:تکنولوژی ارتباطات

 

مقدمه

با توجه به شرایط فعلی جهان و پیشرفت چشمگیر تکنولوژیهای مختلف به خصوص تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات ممکن است چنین تصور شود که تعلیم و تربیت صرفاً می‌بایست بطور خاص بر بکارگیری و تربیت کاربران برای استفاده مناسب از این تکنولوژی تمرکز کند اما صرف در اختیار داشتن و استفاده از این تکنولوژی در دنیای تعلیم و تربیت، راهگشای انسان امروز و آینده نخواهد بود. در دنیای فعلی، موضوع اساسی، تربیت انسانهایی است که خوب بیاندیشند. امروزه فراگیران برای روبرو شدن با تحولات شگفت‌انگیز قرن بیست‌و یکم باید به طور فزاینده‌ای مهارت‌های تفکر را برای تصمیم‌گیری مناسب و حل مسائل پیچیده جامعه کسب کنند. بسیاری از صاحبنظران مانند انیس، پول و لیپمن[1] (به نقل از شعبانی، 1382) بر این باورند که یکی از اهداف اساسی تعلیم و تربیت باید تربیت انسانهای متفکر باشد. پول[2] (1992) معتقد است که تربیت انسانهای صاحب‌ اندیشه و ذهن کاوشگر، باید نخستین هدف و محصول نهایی تعلیم و تربیت باشد. به عقیده میرز (1374) در عصری که کتاب‌های درسی به سرعت کهنه می‌شوند و نوآوری دائماً تجربه می‌شود، اهداف نهایی و کلی تعلیم و تربیت ناگزیر باید تغییر یابد، به عبارت دیگر روشهای سنتی تدریس و یادگیری یعنی جایگاه منفعل فراگیران در محیط آموزشی و تکیه بر پر کردن ذهن از اطلاعات، دیگر جوابگوی نیازهای تربیتی نسل حاضر و آینده نخواهد بود و برای تربیت صحیح فراگیران نیاز است تا آنها آزادانه، خلاقانه و نقادانه و به طور علمی بیاندیشند و برنامه‌های مدارس ومرکز آموزشی باید نظم فکری را به فراگیران منتقل نمایند و چنان سازماندهی شوند که آنها را به جای ذخیره‌سازی حقایق علمی، درگیر مسأله نمایند. از نظر گوچ[3] (به نقل از اسلامی، 1382) تطابق با دنیایی که دائماً در حال تغییر است با دسترسی صرف به اطلاعات و ارتباطات حل نخواهد شد. یکی از مهمترین نیازهای عصر ارتباطات، مهارتهای تفکر است.

دام و وولمن[4] (2004) معتقدند که شهروندی در دنیای جدید شایستگی‌های دیگری به جز توانایی‌های قبلی و سنتی را طلب می‌کند، اکنون از افراد انتظار نداریم که محل و مکان زندگی خودشان را بشناسند بلکه انتظار داریم موقعیت خودشان را در اجتماع تعریف و مشخص نمایند. توماس توچ[5] (به نقل از فتحی‌آذر، 1382) معتقد است که رشد توانایی اندیشیدن و حل مسائل  مهمتر از تربیت فنی و حرفه­ای فراگیران است.در جامعه‌ای که سیستم تعلیم و تربیت آن بدون بحث و انتقاد، امور را می‌پذیرد و بدون تفکر آنها را منعکس می‌کند، خطر پدید آمدن انسانهای فاقد توان و نیروی تفکر در جامعه زیاد می‌باشد و لذا هالپرن[6] (1998 ) معتقد است هدف تعلیم و تربیت برای شهروند مردم سالار، پرورش تفکر انتقادی است. مطابق دیدگاه پول (1992) تفکر انتقادی یکی از اهداف تعلیم و تربیت نیست بلکه هدف اساسی آن است.

دیوئی تفکر انتقادی را قضاوت معلق[7] یا بدبینی سالم (نقد سازنده) و پرهیز از تعجیل در قضاوت تعریف می‌کند به عبارت دیگر او تفکر انتقادی را بررسی فعال، پایدار و دقیق هر عقیده یا دانش می‌داند (شعبانی، 1382). میرز (1374) آن را شناسایی استدلالهای غلط، پرهیز از تناقضات و مفروضات اظهار شده و اظهار نشده در بحث‌های دیگران، عدم هیجان عاطفی هنگام روبرو شدن با مسأله تعریف می‌کند و معتقد است که عامل اصلی در تفکر انتقادی طرح پرسشهای مربوط به مساله و نقد و بررسی راه‌حلها بدون مطرح کردن جایگزین‌هاست. از یک دیدگاه فلسفی عمدتاً تفکر انتقادی را به عنوان یک معیار و هنجار خوب فکر کردن نگاه می‌کنند و بر جنبه معقول و منطقی تفکر انسانی و ویژگیهای روشنگرانه و بی‌طرفانه آن تأکید می‌کنند.

برخی از روانشناسان برای تعریف تفکر انتقادی به طبقه‌بندی بلوم بر می‌گردند و تفکر انتقادی را در مهارتهای تفکر بلوم قرار می‌دهند و معتقدند که بر خلاف مهارتهای سطوح پایین که به دانش و درک و کاربرد مربوط هستند تفکر انتقادی اغلب با سطوح بالا یعنی تحلیل، ترکیب و ارزیابی ارتباط دارد (هالپرن، 1998).

فاکون[1] در سال 1990 یک مطالعه براساس تکنیک دلفی بصورت بین رشته‌ای برای رسیدن به یک مفهوم‌سازی مشترک در مورد تفکر انتقادی انجام داد که 46 متخصص تفکر انتقادی در آن شرکت داشتند. در این مطالعه یک توافق مفهومی در مورد تفکر انتقادی که دارای دو بعد گرایش عاطفی و مهارت شناختی بود، بدست آمد. در این مطالعه جستجوی حقیقت، داشتن ذهن باز، تحلیلی بودن، سیستماتیک بودن، کنجکاوی، اعتماد به خود و… از بعد عاطفی تفکر انتقادی و فرایندهای شناختی مانند مشاهده شواهد، انتخاب اطلاعات مرتبط، تمایز بین حقایق مربوطه و نامربوطه، تحلیل  و بررسی اعتبار منابع و… جزو مهارتهای شناختی تفکر انتقادی هستند (دام و وولمن، 2004).

برخی روانشناسان بین تفکر انتقادی و تفکر خلاق و حل مساله تفاوت قائل شده‌اند. تفکر خلاق به راه حلهای مختلف منجر می‌شود در حالیکه تفکر انتقادی برای انتخاب یک راه حل استفاده می‌شود به عبارت دیگر تفکر انتقادی توانایی داوری در موقعیت‌های پیچیده و واقعی و بر اساس شواهد موجود است (کورفیس[2]، 1988). هارتمن و استرنبرگ[3] (1993) معتقدند که تفکر انتقادی نوعی سیستم شناختی است که درآن افراد برای انتخاب بین موقعیتها از آن استفاده می‌کنند در حالیکه تفکر خلاق برای شکل دادن محیط یا موقعیت استفاده می‌شود و حل مساله فعالیت عینی‌تر بوده و هدف مشخص دارد یعنی بیشتر بر واقعیت استوار است و هدف آن عینی و بیرونی است و به تعبیر دیگر در حل مساله فرد با موقعیتی روبرو می‌شود که باید راه حل آن را بیابد اما تفکر انتقادی یک تلاش مداوم برای آزمون هر عقیده یا نوع دانش فرضی و معلومات بر حسب شواهد است (کورتیس و استونسن[4]، 1998).

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

فایل ها برای اینکه حجم آنها پایینتر شود وراحتتر دانلود شوند با فرمت rar یا zip فشرده شده و پسوردگذاری شده اند. پسورد همه فایل های این سایت یکسان است.

برای دریافت پسورد فایل اینجا کلیک کنید

تکنولوژی ارتباطات